AbiDic.com
  • دیکشنری

to interrupt a view

to ɪntəɹʌpt ʌ vu


فارسی

1 عمومی:: جلو منظ‌ره‌ای‌را گرفتن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
TO INLAY GEMS IN ANY
TO INNOVATE IN
TO INQUIRE INTO A MA
TO INSERT A LETTER I
TO INSET A SHEET IN
TO INSPAN OXEN
TO INSPIRE A PERSONW
TO INSTALL ONESELF I
TO INSTITUTE LEGAL P
TO INTENSIFY ONE'S A
TO INTERCEPT A MESSE
TO INTERCHANGE VIEWS
TO INTERJECT A REMAR
TO INTERLOCK LEVERS
TO INTERRUPT A FRIEN
TO INTERRUPT A VIEW
TO INTERRUPT ANY ONE
TO INTERVENE IN AN A
TO INTRODUCE A SUTUR
TO INTRUDE UPON A PE
TO INVALID A SOLDIER
TO INVERT A FRACTION
TO INVERT A PHRASE
TO INVERT A TUMBLER
TO ISSUE INSTRUCTION
TO JAW AWAY
TO JOB AT
TO JOG ON
TO JOIN UP
TO JOIN BATTLE

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط